آفتابنیوز : سرویس بینالملل- خبر استعفای ظریف و بازگشت دوباره او به مقام وزارت امور خارجه با تحلیل قابل توجهی از سوی رسانههای غربی همراه بوده است. برخی رسانهها معتقدند این خبر خوبی برای غرب و مردم ایران است و برخی دیگر نوشتهاند که تغییر عمدهای روی نداده است.
به گزارش آفتابنیوز؛ روزنامه "نیویورک تایمز" با اشاره به این که دو روز پس از اعلام خبر استعفای ظریف او در نهایت به پست خود بازگشت مینویسد: "روز چهارشنبه او لبخندزنان در کنار روحانی ظاهر شد و تصاویر از تلویزیون ایران منتشر شدند. علیرغم آنکه او به پست خود بازگشت با این حال، به نظر نمیرسد که تغییر عمدهای روی داده باشد. ظریف آشنا به زبان انگلیسی است و سالهاست که چهره عمومی ایران در مقابله با بسیاری از چالشهای بینالمللی بوده است. مهمترین نقش او میانجیگری و ایفای وظیفه در جریان مذاکرات هستهای بود که به برجام منجر شد."
نیویورک تایمز مینویسد تحلیلگران مسائل ایران تردید دارند که ظریف پس از بازگشت به پست خود نفوذ بیشتری پیدا کند و اختیارات تازهای داشته باشد. مقامهای ارشد ایران به خوبی دریافتهاند که اکنون جایگزینی برای ظریف وجود ندارد. او دهها سال سابقه تماس با مقامهای غربی را دارد و اعتبار کسب کرده است. رهام الوندی میگوید ایفای چنین نقشی برای فرد دیگری کار دشواری خواهد بود.
شبکه خبری "الجزیره" اما در گزارش دیگری مینویسد: "استعفای ظریف نشان داد که منازعه میان تندروها و میانهروها در ایران جدی است. این رقابت و منازعه فضای سیاست ایران را مسموم کرده است". "لوسیانو زاکارا" استاد مسائل خاورمیانه در مرکز مطالعات خلیج فارس در دانشگاه قطر میگوید: "استعفای ظریف نشاندهنده رقابت شدید میان جناح های مختلف سیاسی در ایران است".
این شبکه خبری در ادامه مینویسد:" ظریف مهمترین مقام ایرانی است که برای بهبود روابط جمهوری اسلامی با کشورهای غربی در تلاش است. تندروها اما موضع شدیدی علیه تلاش دولت برای حصول برجام اتخاذ کردهاند. پس از ریاست جمهوری ترامپ و خروج آمریکا از برجام و اعمال دور تازه تحریمها علیه ایران آن کشور شده است و ارزش ریال در برابر دلار به میزان 70 درصد کاهش یافته است. از این رو دولت روحانی و شخص ظریف تحت فشار هستند. این موضوع علاوه بر ناکامی اروپاییها در انجام اقدام ملموس برای خنثیکردن فشار اقتصادی امریکا علیه ایران، فشار تندروها علیه ظریف را افزایش داده است. آنان میگویند توافق هستهای و مذاکرات دولت بدون حصول منافع برای ایران انجام شد".
"علی فتح اللهنژاد" کارشناس بروکینگز درباره استعفای ظریف میگوید این موضوع نشان دهنده اختلافات زیاد میان مقامهای ایران است. ظریف میداند که در صورت رویارویی بیشتر اسرائیل و ایران، حمایت اتحادیه اروپا از تهران به خطر خواهد افتاد. جناحهایی در ایران میخواهند دولت روحانی را تضعیف کنند.
"محمد علی شعبانی" از المانیتور اما میگوید که حمایت گسترده از ظریف به خصوص از سوی سردار سلیمانی نشان داد که وجهه ظریف تقویت شده است. او معتقد است پس از استعفا و بازگشت ظریف به پست خود روحانی و ظریف میتوانند با قدرت بیشتری بر خواستههایشان پافشاری کنند.
"سوزان مالونی" پژوهشگر بروکینگز اما نظر متفاوتی دارد او در مقالهای در "فارین پالسی" مینویسد ظریف وزیر امور خارجه باقی ماند اما این به معنای پیروزی او در نبرد ایدهها نیست. این نشریه مینویسد: "تلاش ظریف برای ایجاد پلی میان تهران و غرب در دوره ریاستجمهوری ترامپ واقعا ناممکن است. منتقدان داخلی تعامل ظریف با غرب ممکن است از عقبنشینی او از موضع خود یعنی استعفای اخیرش راضی شده باشند. با این حال، بازار بورس تهران با سقوط ارزش سهام مواجه شد. روحانی استعفای ظریف را نپذیرفت. احتمالا خواست ظریف و هدف او نیز همین بود. ظریف با اعلام استعفای خود در اینستاگرام میخواست افکار عمومی ایران را هدف قرار دهد. تاکتیک او جواب داد. با این حال، واقعیتهای ساختار قدرت در ایران تغییر نکرده است. توازن قدرت در ایران فرقی نکرده است. تقسیمبندیهای ایدئولوژیک و استراتژیک در ایران همواره وجود داشتهاند. البته تقسیمبندیها بر سر تاکتیکها هستند نه اهداف. چنانچه دیدیم بر سر برجام این توافق نتیجه اجماع کلیت نخبگان ایرانی بود".
مالونی در ادامه می نویسد: "ظریف به دو دلیل اصلی برای نظام سیاسی ایران مفید است: دانش او نسبت به سیستم سیاسی ایالات متحده و مهارت او به عنوان یک مذاکرهکننده. با این حال، هر دو این داراییها برای مدیریت دوره ترامپ ناکافی هستند چرا که ترامپ به نوع سیاستورزی سنتی امریکا پایبند نیست. این موضوع باعث تغییر نقش ظریف میشود اما از اهمیت آن نمیکاهد. حضور او نمایش وجهه متمدنانه ایران است. ارزش نمادین ظریف مهمتر از سایر مسائل است".
نشریه "تایم" نیز در گزارشی مینویسد که بازگشت ظریف به پست خود خبر خوبی است. این نشریه میافزاید: "خبر استعفای ظریف تندروها را خوشحال کرد. در طول شش سال خدمت، او باعث ایجاد سردرگمی برای آنان شده است: او تحصیلکرده است، غرب را به خوبی میشناسد و در غرب زندگی کرده است. مخاطبان غربی را میشناسد و میتواند با آنان ارتباط برقرار کند. تندروها به همین خاطر اتهاماتی را علیه او مطرح ساختهاند. با این حال، نقش او در میان دیپلماتهای ایرانی با بیش از چندین دهه تجربه در عرصه بین المللی به ویژه به عنوان نماینده ایران در نیویورک تجربهای بیبدیل و نادر است. امریکا و اسرائیل خبر استعفای او را جشن گرفتند. این میتواند شمشیری دو لبه باشد و خطر ایجاد اخلال در گفت و گو یا دیپلماسی بالقوه میان ایران و امریکا را افزایش دهد. دولت روحانی تمام سرمایه سیاسی خود را در برجام قرار داد. ترامپ اما با خروج امریکا از آن، این توافق را در بحران قرار داد.
این نشریه در ادامه می نویسد: "تندروها میخواهند ایران را از غرب جدا کنند تا آن کشور به گمان آنان بتواند قدرت خود را حفظ کند و از هرگونه روابط نزدیکتر ایران با امریکا جلوگیری کنند. سیاستمداران امریکایی به ویژه جمهوریخواهان و ترامپ میخواهند ایران را منزوی کنند تا باعث تغییر رفتار آن کشور به گمان خود شوند. آنان در موارد متعددی نیز خواستار تغییر حکومت در ایران شدهاند. در نتیجه، هم تندروهای داخلی و هم ترامپ و یاراناش مخالف برجام هستند. از همین رو از دید دولت ترامپ، ظریف بخشی از حکومت است و تفاوتی با سایر اعضای آن ندارد. از دید ایرانیان اما ظریف به اندازه مصدق نخستوزیر سابق ایران که توسط سیا و ام ای سیکس در جریان کودتایی در سال 1953 سرنگون شد اهمیت و تاثیرگذاری دارد. اگر استعفای ظریف مورد پذیرش قرار میگرفت برجام در معرض خطر قرار میگرفت. او تنها دیپلمات ایرانی است که قادر است با همتایان غربی خود بر سر توافق چندجانبه مذاکره کند و به نتیجه برسد. در ژانویه 2016 میلادی دیدیم که او در اقدامی اعتمادساز برای آزادی ملوانان بازداشتشده امریکایی در ایران رایزنی کرد و این موضوع جواب داد".
"تایم" در پایان مینویسد: "مشکل کنونی آن است که ترامپ حاضر به مذاکره با ایران نیست. دولت او اما باید بداند در اوج جنگ سرد نیز امریکا با اتحاد جماهیر شوروی ارتباط برقرار کرده بود کاری که دولت فعلی امریکا آن را با ایران انجام نمیدهد. بدون وجود شخصی چون ظریف ایران و امریکا به سوی درگیری نظامی با یکدیگر پیش خواهند رفت".
روزنامه "گاردین" در گزارشی با طرح این پرسش که آیا ظریف برای افزایش نفوذ خود در داخل ایران از مقاماش استعفا داد، مینویسد: "تلاش بیفایده ظریف برای استعفا نشانهای از آن است که او اکنون میخواهد در عرصه سیاست ایران با قدرت بیشتری عمل کند. آیا صرفا نارضایتی ظریف از عدم دعوت از او در مراسم دیدار اسد رهبری باعث شد تا او تصمیم به استعفا بگیرد؟ به نظر میرسد مسائل عمیقتری در جریان هستند. پس از خروج آمریکا از برجام با تصمیم ترامپ در سال گذشته، وزارت خارجه ایران در سایه افزایش خصومت امریکا با فشارهایی مواجه شده است. به این موضوع باید پیامدهای ناکامی اروپا برای خنثی کردن فشار امریکا علیه ایران را نیز افزود. از همین رو، به سبب اختلاف نظر بر سر منافع و سود حاصل از برجام برای ایران فشار تندروها بر روی روحانی و ظریف افزایش یافته است. فشاری که فراتر از انتقادی عادی است."
"گاردین" در پایان مینویسد:" آنچه روشن است این است که تجربیات ظریف به عنوان وزیر خارجه در طول پنج سال و نیم گذشته او را تغییر داده است."
سایت تحلیلی "پولیتیکو" نیز در گزارشی اشاره میکند که موضوع استعفای ظریف خبر بدی برای کسانی بود که امیدوار به حفظ ثبات در منطقه آشوبزده و پر هرج و مرج خاورمیانه بودند.
این سایت مینویسد: "خبر استعفای ظریف درس مهمی برای غرب دارد: تهران دستور کار جدیدی در سیاست خارجی دارد. اکنون ایران در حال نزدیکی بیشتر به شرق و دوری از غرب است. ظریف که شخصیتی محبوب در میان خارجیهاست، نماد وعده یک فصل جدید برای ایران بود. رفتار معقول او نمادی تازه از ایران در مرکز توجهات بینالمللی بود. او نماد میانهروی ایرانی در چشم غربیها است. ظریف مدتهاست که بین دو گروه گیر افتاده است از سویی تندروهای ایرانی علیه او و تلاش اش برای حصول برجام اقدام می کنند و از سوی دیگر تحت فشار غرب برای پذیرش خواستههای غربی هاست. خروج آمریکا از برجام با فرمان ترامپ فشار بر ظریف با افزایش داد. این مسائل خبرهایی بد برای اروپاییها بودند. اکنون خطر استعفای ظریف برطرف شده است. این خبر خوبی است".